نور







آبان 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      




جستجو



Random photo

عکس


کج فهمی درد عمیقی است ...

چند وقت پیش خانه مادر بزرگم رفته بودم تلوزیون روشن بود واخبار می گفت مادربزرگم هم نگاه می کرد ولی فارسی خوب بلد نیست متن اخبار را برایم تفسیر کرد که این را می گوید ومنظورش آن است دیدم کاملا غلط متوجه شده اصلا صدو هشتاد درجه با آنچیزی که اخبار می گفت متفاوت بود با خودم فکر کردم یعنی ما در زندگی روزمره مان چه چیزهارا که اشتباه متوجه می شویم و خودمان هم نمی دانیم و از اشتباهاتمان هم دفاع می کنیم چقدر از دید آنها که می فهمند وخدا می بیند خنده دار است.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-08-18] [ 11:12:00 ق.ظ ]

وخدایی که در این نزدیکی است ...

آرام می شوم ازحس نو شدن، از غنچه ای که در صحرای دلم روییده،می پرورمش ،مبادا پرواز کند این پروانه ی کوچک خیال من ،غرق اندیشه می شوم که چرا گاهی شاخه گلی اینچنین هوایی ام می کند وگاهی باغی مرا به تاریکی می برد،چه راست گفت سپهری :خدایی که در این نزدیکی است.دیشب حس کردم خدا لای گلهای مصنوعی بود طراوتشان مرا برد به بهار ،گلهای مصنوعی ،طراوت مصنوعی ،ولی خدا واقعی بود حسش کردم ،چشیدمش شیرین بود مثل لبهای خشکیده شوره زار نوشیدمش .

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:48:00 ق.ظ ]

فقط خداست که می ماند ...

این روزها کرکره پلکهایم را می کشم پایین ،تا مبادا دنیا را ببیندومبادا اشکی به بیرون راهی پیدا کند،این روزها پرده گوشم رامی کشم مبادا صدایی در گوشم زنگ بزند این روزها میله های دندان را قفل می کنم ولبها راچفت مبادا حرفهایم طغیان کنند وفراری شوند داخل اتاق قلبم می شوم و دریچه را می بندم خدا را آنجا می بینم به عهدش وفا کرده ودر کلبه شکسته من خانه کرده با خدا چای می خورم با خدا می خندم با خدا می گریم با او دعوا می کنم بعد می گویم غلط کردم ، عزیز من ،پدر من ،مادر من،مهربانترین،دوستت دارم و او دست نوازش بر سرم می کشد و می گویدمنم دوستت دارم.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:24:00 ق.ظ ]